عملکرد فناوری های DLP و SLA به یکدیگر شبیه است. می توان انتظار داشت رزین های این دو فناوری نیز به یکدیگر شبیه باشند.
هر یک از این فناوری های موجود در وهله ی اول به ماده ای نیاز دارند که توسط نور تجزیه شود. این فناوری ها نیاز دارند که نور به موادی بتابد که از واکنش پذیری قابل توجهی برخوردار باشند. از جمله ی این مواد می توان به رادیکال های آزاد، ترکیبات کاربن مانند یا کاتیون ها اشاره کرد.
با استفاده از این مواد می توان فعال شدن فرآیند پلیمریزاسیون را برای تکپار ها مشاهده کرد. این مواد همچنین از حساسیت قابل توجهی نسبت به نور برخوردار هستند و تمایل دارند تا یک جسم جامد را ایجاد کنند.
با تمامی مواردی که گفته شد، می بایست در نظر داشته باشیم که نمی توان رزین های DLP و SLA را تعویض کرد. میزان توان چاپ در میان روش های فوق با یکدیگر تفاوت دارد. رزین های مورد استفاده هستند که میزان توان چاپ را تعیین می کنند.
یکی از شباهت های میان DLP و SLA این است که اندازه ی مولکول های تکپار ها باعث می شود تا جسم از استحکام بالاتری برخوردار باشد. اگر تکپار ها از زنجیره های کوتاه تری برخوردار باشند، جسم های محکم تری را می سازند. این در حالی است که تکپار های دارای زنجیره ی بلند، میزان انعطاف پذیری را فزونی می بخشند.
یکی از مواردی که در ارتباط با قیاس میان چاپ سه بعدی با قالب گیری با استفاده از روش تزریقی مطرح می شود، متفاوت بودن خاصیت ها از نظر مکانیکی است. به عنوان نمونه می توان گفت قطعاتی که توسط FDM به تولید می رسند، دارای ناهمسانگردی مکانیکی هستند. این در حالی است که عکس این موضوع در قطعات تولید شده بر مبنای قالب گیری تزریقی صادق است.
ناهمسانگردی مکانیکی به معنای نمایش عملکرد گوناگون پس از اعمال بار به صورت موازی یا عمودی به لایه ها است. با این حال، SLA و DLP هیچ یک بر مبنای ناهمسانگردی مکانیکی عمل نمی کنند و از این جهت، رویه ی کارکرد آن ها مشابه قالب گیری تزریقی است.